نوشته شده توسط : جواد سوباسا


بیوگرافی
لی جان فان در تاریخ 27 نوامبر 1940 در بیمارستان چینی سانفرانسیسکو متولد شد.اسم انگلیسی بروس توسط یکی از پرستاران بیمارستان روی او گذاشته شد. فرزند آقا و خانم چوئن بی شک خون بازیگری در رگ هایش جاری بود. چون پدرش هم ستاره مشهوری از گروه اپرای کانتونی بود. بروسلی اولین فیلم خود را در 3 ماهگی بازی کرد و به همراه پدرش نقش بوفو را در فیلم دختر شهر دروازه طلایی به عهده داشت.حدود یک سال بعد خانواده او مجدداً به هنگ کنگ برگشتند و بروس از 5 سالگی بازی در نقش های فرعی را با فیلم تولد نوع بشر آغاز کرد و تا 18 سالگی این رویه او ادامه داشت. او در 12 سالگی در مدرسه کاتولیکی لاسال ثبت نام و شروع به تحصیل کرد. در 13 سالگی در یک نزاع خیابانی توسط عده ای مضروب شد و همان موقع بود که تصمیم گرفت دفاع کردن از خود را بیاموزد و به همین خاطر زیر نظر سیفو ایپ من شروع به یادگیری وینگ چان کنگ فو کرد و 3 سال در مکتب این استاد آموزش دید (این اولین و آخرین باری بود که بروسلی تحت نظر کسی آموزش می دید) . درسال 1958 برنده مسابقات رقص چاچا در هنگ کنگ شد و یک سال بعد برای ادامه تحصیل در سیاتل وارد این ایالت شد و با قبولی در کنکور وارد دانشگاه واشنگتن گردید. خیلی زیاد طول نکشید که جوانان کالج دور او جمع می شدند و از او راهنمایی می خواستند. در سال 1964 در حالی که هنوز دانشجو بود مدرسه هنرهای رزمی جان فان کونگ فو را دایر کرد. در سال 1967 در حالی که 27 سال داشت توسط ویلیام دوژر در مسابقات نمایشی کاراته دیده شد و همانجا بود که از او برای بازی در نقش کی دو در سریال زنبور سبز دعوت شد. این سریال راهگشایی برای ستاره شدن بروسلی بود. با این سریال و حضور در شوهای تلویزیونی، او توجه قدرتمندان هالیوود را به خود جلب کرد و تصمیم گرفت که تدریس خود را درمنزل هنرپیشگان هالیوودی ادامه دهد. با وجود اینکه همه فکر می کردند که بروسلی شکست ناپذیر بود، در اثر رفتن زیر وزنه بدون گرم کردن بدن یکی از رگ های پشت او آسیب می بیند و او را 6 ماه خانه نشین می کند. در این مدت او تمام وقت خود را صرف کار روی فلسفه شیوه رزمی جیت کان دو یا مشت مداخله گر که خود او ابداع کننده اش بود گذاشت و مشغول به نوشتن کتاب هایی در این مورد شد. با وجود توصیه پزشکان در مورد کنار گذاشتن تمرین های رزمی او برای اثبات خود مصمم تر از همیشه به کار خود ادامه داد. بروس فکر می کرد که هالیوود به او پشت کرده است و برای همین راهی هنگ کنگ شد و در آنجا با آقای ریموند چاو تهیه کننده معروف هالیوودی آشنا گردید و قرارداد حضور در 3 فیلم را با او بست. اولین بازی او در فیلم رییس بزرگ بود که شهرت بسیاری را برای او به هراه داشت. در فیلم مشت خشم برای اولین بار از نانچوکا در حرکات رزمی اش استفاده کرد. با حرفه مطمئن و استوار بروسلی رضایت آسیا را از آن خود کرده بود، اما او چیز دیگری می خواست. او می خواست دنیا را از آن خود کند. در حال ساخت فیلم بازی مرگ بود تا اینکه فرصتی که همیشه منتظرش بود فرا رسید و از طرف شرکت برادران وارنر پیشنهاد بازی در فیلم هالیوودی اژدها وارد می شود به او داده شد. پس از این فیلم بروسلی بیشتر ازهر وقت دیگر مورد توجه همگان قرار گرفت وبهترین مربی هنرهای رزمی در دنیا شد، چه در صحنه و چه در خارج از صحنه. اما دست تقدیر سرنوشت تاریکی را برای او رقم زده بود و حتی موفق نشد اکران هنرنمایی خود را تماشا کند.
بروسلی، استاد هنرهای رزمی در بیستم جولای 1973 در سن 32 سالگی برای همیشه چشم از جهان فرو بست. خیابان های هنگ کنگ از ازدیاد جمعیت بسته شده بود، جمعیتی که برای مراسم سوگواری او آمده بودند. پس از این مراسم بدن بروسلی به سیاتل برده شد و در آنجا به خاک سپرده شد. جایی که برای اولین بار عاشق دختر رویاهایش شده بود.
فقط در سن 32 سالگی او یک همسر، دو فرزند و میراثی غیر قابل رقابت در هنرهای رزمی به جای گذاشت.



همانطور که گفته شد بروسلی از دوران کودکی بازیگری را آغاز کرد و در مجموع تا سن 18 سالگی در 18 فیلم چینی و سریال های مختلف که بیشتر نقش های فرعی بودند ایفای نقش نمود و پس از بازگشت به آمریکا نیز در چندین و چند فیلم دیگر نقش های جانبی را به عهده داشت. اما عمده شهرت سینمایی وی به 5 فیلمی که در دو سال آخر زندگی با شکوه خود بازی کرد، بازمی گردد:
1) رئیس بزرگ (جولای 1971) (این فیلم در آمریکای شمالی به نام مشت های خشمگین نمایش داده شد)
2) مشت خشم 1972 ( این فیلم در آمریکای شمالی و در اروپا با نام های ارتباط چینی و خشم اژدها به نمایش در آمد)
3) راه اژدها 1972 به کارگردانی، تهیه کنندگی، نویسندگی و بازیگری خودش ( این فیلم در آمریکای شمالی با نام بازگشت اژدها به روی پرده رفت)
4) اژدها وارد می شود 1973 ( او به علت پیشنهاد کمپانی وارنر فیلم بازی مرگ را نیمه کاره رها می کند تا در این فیلم به ایفای نقش بپردازد و همین فیلم بود که او را جاودانه کرد)
5) بازی مرگ 1973 ( نیمه تمام به علت مرگ)




به این نشانه ها او را می شناسند
- اغلب در فیلم هایش این صحنه وجود داشت که در مبارزه زخمی می شد و با چشیدن خون خود، خشمگین تر از قبل به مبارزه می پرداخت
- در هنگام مبارزه صداهایی از خود در می آورد که باعث تضعیف شدن حریف و تمرکز کردن خود روی قدرتش می شد
- جیت کان دو، سرچشمه تمام هنرهای رزمی که اختراع خودش بود. به این صورت که آزادی و عکس العمل خیلی مهمتر از حرکات صلب رزمی می باشد



پشت صحنه
- بروس لی در 27 نوامبر 1940 در ساعت اژدها ( بین 6 تا 8 صبح ) و در سال اژدها به دنیا آمد.
- در مجله امپایر بریتانیا در بین 100 ستاره تمام دوران، رتبه 100 را در اختیار دارد.
- به عنوان برترین استاد هنرهای رزمی در قرن بیستم محسوب می شود.
- یک رقصنده حرفه ای و قهرمان رقص چاچا در هنگ کنگ بود.
- از شاگردان او در هنر رزمی اش می توان به استیو مک کوئین، جیمز کابرن و کریم عبدالجبار اشاره کرد.
- در هنگام مرگ تنها 58 کیلو گرم وزن داشت.
- اصلیت او به آلمان و چین بر می گردد. پدر او یک چینی اصیل بود و مادرش دو رگه آلمانی چینی.
- همیشه توسط کسانی که می خواستند با شکست دادن او مشهور شوند به مبارزه طلبیده می شد.
- در حالی که فقط 100 دلار همراهش بود به سمت سیاتل حرکت کرد. در راه مسافرت با کشتی به خاطر نیاز به پول به مسافران رقص چاچا را آموزش می داد.
- جو لوییس و چاک نوریس از پیروان هنر رزمی او بودند.
- برای نشان دادن سرعتش حرکتی را طراحی کرده بود به این صورت که شخصی سکه ای را می گرفت و دستش را می بست. در حال بسته شدن دست، بروسلی با یک حرکت سریع سکه را برمی داشت و حتی می توانست در همان هنگام سکه دیگری را جایگزین آن کند
- مرگ او از نگاه بسیاری از پزشکان و متخصص ها به عنوان یک مرگ نامانوس و خارق العاده معرفی شد. بسیاری از مردم اعتقاد داشتند که او توسط خدایگان هنر رزمی ژاپن جادو شده بود و عده ای دیگر بر این باور بودند که او نفرین شده بود. تئوری نفرین بروسلی به یک مرگ باور نکردنی دیگر ختم شد. پسر او براندون لی در حال فیلمبرداری فیلم کلاغ توسط شلیک تفنگی که قرار بود گلوله هایش مشقی باشند در 28 سالگی به قتل رسید.
- علیرغم تمام شایعاتی که در مورد رابطه بروسلی با چاک نوریس ( قهرمان کاراته جهان در دان 9 و دشمن مخوف او در فیلم راه اژدها) وجود داشت،  بروسلی هیچ وقت استاد چاک نوریس در هنرهای رزمی نبود و آنها اغلب به تبادل تکنیک با یکدیگر می پرداختند. اما رابطه بین آنها هرگز رابطه شاگرد و استاد نبود.
- تکنیکی مخصوص به خود به نام مشت یک اینچی داشت به این صورت که مشت او فقط فاصله یک اینچ را طی می کرد و فرد مقابل به پشت روی زمین می انداخت.
- همیشه به این اشاره می کرد ( البته به شوخی ) که به این دلیل نقش کی دو در سریال زنبور سبز را به او دادند که او تنها فرد چینی در آمریکا بود که می توانست نام بازیگر اصلی فیلم بریت راید را درست تلفظ کند.
- در بسیاری از بازی های کامپیوتری و کنسول ها شخصیت هایی با تشابه ظاهری و شیوه مبارزه برای احترام به بروسلی ساخته شد، ازجمله لیو کانگ در سری بازی های مورتال کامبت، فی لانگ در جنگجوی خیابانی و مارشال لاو و فارست لاو در سری بازی های تِیکِن.
- بروسلی استاد رزمی کارهای چینی در سانفراسیسکو را در 3 دقیقه شکست داد. او توسط نامه هایی تهدید شده بود و در آن نامه ها از او خواسته بودند که به سفید پوستان کونگ فو آموزش ندهد.
- استیو مک کوئین یکی از کسانی بود که در مراسم ختم بروسلی زیر تابوت او را گرفته بود






خودش گفته
- علم کافی نیست، باید عمل کرد. نیت کافی نیست، اجرا مهم است.
- درگیری های بدنی در فیلم ها را خشونت نمی نامم، بلکه آنها را تحرک و اکشن می دانم. یک فیلم پرتحرک چیزی بین واقعیت و خیال است. اگر می خواستم در فیلم هایم واقعی بازی کنم شما مرا مردی خشن و وحشی می نامیدید. به راحتی می توانم شکم حریف را پاره کنم و زیاد هم احتیاج به انجام هنرمندانه آن ندارم.
- همیشه یک رزمی کار و یک بازیگر بوده ام. اما مهمتر از اینها به دنبال این هستم که خود را بدان درجه از تعالی برسانم تا بتوانم هنر زندگی را بیاموزم.
- بین اینکه خود را به کمال برسانیم و یا تصور از خود را به کمال برسانیم تفاوت است.
- دیدن حقیقی، به معنی آگاهی بدون انتخاب، به کشف می انجامد و کشف یکی از راه ای یافتن نیروهای بالقوه ماست. با این حال وقتی همین چشم ها در نظاره و کشف خطاهای دیگران بکار گرفته می شوند ما را تبدیل به آدم هایی می کنند که آماده محکوک کردن دیگرانیم. زیرا ایراد گرفتن و روحیه دیگران را خراب کردن آسان است، اما شناختن خود یک عمر طول می کشد.
- گذشته ها گذشته است و فقط آینده است که می تواند برای شما خوشبختی را به ارمغان بیاورد.
- کلمه فوق ستاره واقعاً مرا ناراحت می کند چرا که کلمه ستاره یک تصور است، چیزی که مردم شما را با آن صدا می کنند. فرد باید به خودش به عنوان یک بازیگر نگاه کند. منظورم اینست که آدم باید خیلی هم خوشحال باشد و اگر کسی او را یک فوق بازیگر بخواند خیلی بهتر از فوق ستاره است.
- برای اینکه ذهن را آن چنان متمرکز و هوشیار کنیم که بتواند بلافاصله حقیقت را که در همه جا هست درک کند، باید آنرا از بند عادات قدیمی، تعصبات، طرز فکر محدود کننده و حتی خود فکر معمولی رها کنیم.
- مبارزه چیزی نیست که شرطی شدن شما به عنوان یک هنرجوی هنرهای رزمی چینی یا ژاپنی به شما دیکته می کند.
- هیچ فرم غیر قابل انعطافی در جیت کان دو وجود ندارد. همه چیز در فهم این موضوع خلاصه می شود: اگر دشمن آرام است از او آرامتر باش و اگر دشمن سریع حرکت می کند از او سریعتر حرکت کن.
- بهترین اتفاق در زندگی من پیدا کردن همسرم بود نه فیلم رئیس بزرگ



بروسلی در کلام همسر و دخترش
لیندا لی کالدول ( همسر ): زمانی که آدمی پر از جاودانگی است هراسی از مرگ ندارد و تنها زمانی که مرگ فرا می رسد آن را ملاقات می کند. من اطمینان دارم که بروسلی اکنون در کمال آرامش آرمیده است و ثبات قدمی که در سراسر زندگی اش داشت او را تسلی می بخشد.32 سال زندگی او مملو از تاثیراتی جاودانی بود و زندگی اش خیلی مفیدتر و رضایت بخش تر از اشخاص بسیاری بود که دو برابر او زندگی می کنند. از حکمت و تفکرات او در می یابیم که از ما نخواست بعد از مرگش اشک بریزیم، بلکه طلب شادی ما بود و ما نیز به خواسته او احترام می گذاریم.

شانون لی کیزلر ( دختر ): من که به عنوان دختر بروسلی بزرگ شده ام، همواره از دنباله روی الگویی ( پدرم ) که برایم در نظر گرفته شده است ترسیده ام. اما همچنان که سنم بالا می رود درک بهتری از تعهد آن مرد و لزوم انجام یک کار در زندگی ام یعنی رفتن به راه خودم و زندگی در جریان رودخانه زندگی را بدست می آورم.





:: بازدید از این مطلب : 514
|
امتیاز مطلب : 28
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : جمعه 6 اسفند 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: